ترفند شکستن قلب

ساخت وبلاگ
نه مصطفی به سفر رفت جانب یثرب بیافت سلطنت و گشت شاه صد کشور وگر تو پای نداری سفر گزین در خویش چو کان لعل پذیرا شو از شعاع اثر ز خویشتن سفری کن به خویش ای خواجه که از چنین سفری گشت خاک معدن زر ز تلخی و ترشی رو به سوی شیرینی چنانک رست ز تلخی هزار گونه ثمر ز شمس مفخر تبریز جوی شیرینی از آنک هر ثمر از نور شمس یابد فر 1143 تو شاخ خشک چرایی به روی یار نگر تو برگ زرد چرایی به نوبهار نگر درآ به حلقه رندان که مصلحت اینست شراب و شاهد و ساقی بی شمار نگر بدانک عشق جهانی است بی قرار در او هزار عاشق بی جان و بی قرار نگر چو دررسی تو بدان شه که نام او نبرم به حق شاهی آن شه که شاهوار نگر چو دیده سرمه کشی باز رو از این سو کن بدین جهان پر از دود و پرغبار نگر هزار دود مرکب که چیست این فلکست غبار رنگ برآرد که سبزه زار نگر نگه مکن تو به خورشید چونک درتابد به گاه شام ورا زرد و شرمسار نگر چو ماه نیز به دریوزه پر کند زنبیل ز بعد پانزده روزش تو خوار و زار نگر بیا به بحر ملاحت به سوی کان وصال بدان دو غمزه مخمور یار غار نگر چو روح قدس ببوسید نعل مرکب او ز نعل نعره برآمد که حال و کار نگر اگر نه عفو کند حلم شمس تبریزی تو روح را ز چنین یار شرمسار نگر 1144 ندا رسید به جان ها ز خسرو منصور نظر به حلقه مردان چه می کنید از دور چو آفتاب برآمد چه خفته اند این خلق نه روح عاشق روزست و چشم عاشق نور درون چاه ز خورشید روح روشن شد ز نور خارش پذرفت نیز دیده کور بجنب بر خود آخر که چاشتگاه شدست از آنک خفته چو جنبید خواب شد مهجور مگو که خفته نیم ناظرم به صنع خدا نظر به صنع حجابست از چنان منظور روان خفته اگر داندی که در خوابست از آنچ دیدی نی خوش شدی و نی رنجور چنانک روزی در خواب رفت گلخن تاب به خواب دید که سلطان شدست و شد مغرور
ترفند شکستن قلب...
ما را در سایت ترفند شکستن قلب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hashem zoleykha13787 بازدید : 156 تاريخ : چهارشنبه 8 خرداد 1392 ساعت: 10:04